ویروس کرونا موجب بروز علائم عصبی می شود که مدت ها پس از پایان همه گیری ادامه خواهد داشت. یک بررسی اولیه از 153 بیمار مبتلا به ویروس کرونا در انگلیس و یک مطالعه که اخیرا بر روی افراد بستری در ایتالیا انجام شده، نشان داد که حدود یک سوم بیماران علائم عصبی دارند. تخمین های دیگر حتی عدد بالاتری نشان داده اند. توماس پولاک، پزشک اعصاب در دانشگاه کینگز لندن و یکی از نویسندگان مطالعه انگلیس می گوید: “طیف وسیعی از علائم عصبی کرونا وجود دارد. برخی از آن ها باعث آسیب جدی می شوند، مانند سکته مغزی یا انسفالیت ( التهاب مغز)، و برخی دیگر کمی ملایم ترند. علائم شایع شامل خستگی و مشکلات حافظه ای می شود و جدیدا در بعضی موارد روان پریشی و شیدایی نیز دیده شده است.”
پاتریک تورنتون، معلم ریاضی 40 ساله در تگزاس، اواسط ماه اوت به کرونا مبتلا شد و بعد از یک ماه صدای او باز شد و کم کم به حالت عادی بازگشت. او علائم معمولی داشت: گلو درد، سردرد و مشکل تنفسی. تورنتون می گوید:
“اواخر ماه سپتامبر، کم و بیش داشتم روی بهبودی کامل خود حساب می کردم. اما در 25 سپتامبر، در حال چرت بودم که مادرم زنگ زد. وقتی صحبت می کردیم، مادرم گفت که صدایم خیلی بهتر شده است. با این وجود، یک مشکلی وجود داشت؛ فهمیدم که بعضی از کلمات در دهانم نمی چرخد، می دانید چه می گویم؟ کلمات در دهانم تکان می خوردند و سپس همان جا گیر می کردند.”
تورنتون برای اولین بار در زندگی خود ناگهان دچار لکنت زبان شدید شد. او می گوید: “صدایم را پس گرفتم، اما دهانم قفل شد.” پس از چند دقیقه، تورنتون از خستگی آه سنگینی می کشد. فکر بازگشت به تدریس با لکنت زبان برای او وحشتناک بود.
در ماه نوامبر، تورنتون هنوز با احساس خستگی، درد قفسه سینه و سردرد دست و پنجه نرم می کرد. او اظهار داشت:
“بعضی اوقات ضربان قلبم مثل زمانی که گویی ببری دنبالتان کرده باشد، تند می زند.”
او می گوید كه لكنت او از آن زمان بدتر هم شده است و نگران است كه اختلالی در عملکرد مغز او رخ داده باشد، هرچند که پزشکان اصرار دارند که این اختلال گفتاری صرفاً ناشی از استرس است.
مجموعه ای از شواهد هشدار می دهد که آثار این بیماری همه گیر لزوماً با از بین رفتن ویروس کرونا در بدن، ناپدید نمی شوند. در میان میلیون ها نفری که از عوارض تنفسی ناشی از کرونا جان سالم به در برده اند، بسیاری از آن ها هنوز با علائم طولانی مدت (هرچند خفیف) این بیماری زندگی می کنند. علائم عصبی، همچون خستگی، مغز مه آلود( کاهش حافظه و شعور) و از بین رفتن حس بویایی، پس از خارج شدن ویروس از بدن، همچنان با فرد باقی می ماند.
برخی از عوارض عصبی پس از ابتلا به کرونا، مانند لکنت زبان، عجیب تر از موارد دیگر است. اما تورنتون تنها مبتلا به این عارضه نیست. سو یون چانگ، دانشمند علوم اعصاب در دانشگاه میشیگان، از معدود محققانی است که در مورد لکنت زبان تحقیق می کند. چانگ می گوید:
“گرچه استرس و اضطراب دلیل لکنت زبان نیست، اما آن را تشدید می کنند”.
و این در مورد تورنتون صدق می کند. با این حال او می گوید ریشه این اختلال در شبکه های پیچیده مغز است که میلیون ها ارتباط عصبی مورد نیاز برای گفتار را هماهنگ می کنند.
در حالی که اکثر افراد مبتلا به لکنت زبان، هنگام یادگیری زبان (حدود دو سالگی) دچار این اختلال در گفتار می شوند، لکنت نوروژنیک می تواند پس از ضربه مغزی، مانند جراحت ایجاد شود. چانگ می گوید که در این دوران همه گیری، موارد ابتلا به لکنت زبان نیز افزایش یافته است؛ البته در بیشتر موارد فرد از قبل لکنت داشته و ابتلا به کرونا شرایط را بدتر کرده است و یا لکنت دوران کودکی آن ها بازگشته است. وی می گوید، ابتلا به ویروس کرونا می تواند منجر به شرایطی شود که گفتار را مختل کند.
او ادامه داد: “گفتار یکی از پیچیده ترین رفتارهای حرکتی است که انسان انجام می دهد. به معنای واقعی کلمه، صد عضله برای صحبت کردن درگیر هستند که باید در مقیاس زمانی میلی ثانیه با یکدیگر هماهنگ شوند، بنابراین این یک شاهکار است. و این شاهکار بستگی به عملکرد خوب مغز دارد. واکنش التهابی مغز به کرونا می تواند کارایی این شبکه ها را تضعیف کند. حمله ای كه با واسطه ایمنی به اتصالات سیناپسی انجام می شود، می تواند منجر به تغییر عملکرد مغز شود.”
این فرضیه که ویروس SARS-CoV-2 می تواند وارد مغز انسان شود، عمدتا توسط مطالعات کالبد شکافی اثبات می شود. فرانک هپنر، متخصص مغز و اعصاب و همکارانش در دانشگاه پزشکی شاریته برلین در این باره تحقیقاتی انجام داده اند. محققان شواهدی از وجود ویروس را در مناطق خاصی از مغز، احتمالاً در نزدیکی ورودی مغز پیدا کرده اند. یکی از این راه ها می تواند پوشش داخلی بینی، مخاط بینی، باشد که در تماس نزدیک با سلول های عصبی است و می تواند راهی به مغز فراهم کند. هپنر می گوید: “ما از آن نطقه شروع كردیم و سپس از پیاز بویایی تا قسمت مرکزی ساقه مغز نقشه برداری كردیم.” محققان شواهدی از پروتئین ویروس را در ساقه مغز یافتند اما در مناطق دیگر مغز چیزی مشاهده نشد. هپنر اضافه می کند: “این به ما نشان می دهد كه ویروس احتمالا از راه مخاط در امتداد عصب بویایی به مغز رسیده است.”
آن ها همچنین بخش هایی از ویروس را در عصب سه قلو مشاهده کردند، این اعصاب حسی هستند که وارد مغز می شوند و درد سر را منتقل می کنند. این تیم تحقیقاتی همچنین کشف کرده است که ویروس از طریق رگ های خونی نیز به مغز می رسد. اما کالبدشکافی در افرادی که دچار علائم حاد شده بودند، انجام شده است و اینکه آیا ویروس در موارد خفیف تر هم به مغز وارد می شود، هنوز مشخص نیست. در بیشتر بیماران، علائم ناشی از کرونا احتمالاً نتیجه فعالیت سیستم ایمنی بدن است.
هپنر می گوید: “ریه از ویروس پاک می شود، اما سیستم ایمنی بدن تحریک می شود و واکنش های آسیب زننده نشان می دهد. همین امر می تواند در مورد سیستم عصبی مرکزی نیز صادق باشد. این یک فرضیه قوی ست که می تواند علائم طولان مدت کرونا مانند خستگی مزمن و مشکلات تمرکز را به خوبی توضیح دهد. “
ویلیام بنکس، که در حال مطالعه سد خونی مغزی (BBB) در دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن است، می گوید: “لازم نیست ویروس وارد مغز شود تا عملکرد آن را مختل کند. می دانیم که یک سیل بزرگ از سیتوکین خواهیم داشت: یعنی انتشار سیگنال های التهابی توسط سلول های ایمنی در موارد حاد. با این حال، حتی در موارد خفیف نیز شاهد ترشح سیتوکین هستیم.”
بنکس اضافه کرد :” اینکه سیتوکین ها می توانند از سد خونی مغزی عبور کرده و علائمی مانند افسردگی ایجاد کنند، کاملا ثابت شده است.” محققان این علائم، از جمله عدم علاقه به زندگی، افزایش تمایل به استراحت و خواب و اختلالات شناختی، را رفتار بیماری تلقی می کنند؛ علائمی که اغلب در آنفولانزا و سرماخوردگی نیز شاهد آن هستیم. در صورت تداوم ترشح سیتوکین پس از پایان عفونت، این علائم ممکن است ادامه یابد.
احتمال دیگر این است که خود ویروس از BBB عبور نمی کند بلکه ممکن است یک پروتئین ویروس باشد که از ویروس در حال مرگ جدا شده باشد. بنکس و همکارانش در مقاله اخیرشان در مجله Nature Neuroscience این احتمال را نشان دادند. آنها S1 را که نیمی از سنبله پروتئین SARS-CoV-2 را تشکیل می دهد، به موش ها تزریق کردند و دریافتند که به راحتی از BBB عبور می کند. میشل اریکسون، که با بنکس در دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن کار می کند، می گوید: “این کارحداقل در موش ها زمانی که سد خونی مغزی نشت دارد، یک مسیر مشخص را برای ورود ویروس به مغز به خصوص در صورت عدم التهاب باز می کند. مشاهده کردیم كه سنبله می تواند به BBB سالم برسد. غالبا نفوذ ویروس به دلیل اختلال BBB است. اما در اینجا فقط کمی مختل شده بود، که همین مساله برای ما عجیب است.”
نتایج حاکی از آن است که نه تنها پروتئین S1 بلکه خود ویروس نیز به طور بالقوه می تواند از BBB عبور کند. پروتئین ویروس می تواند با اتصال به پروتئین های موجود در سلول های عصبی و سایر سلول های اصلی مغز باعث آسیب شود. بنکس اظهار داشت: “می دانیم که این پروتئین های اتصال دهنده، عصب های سمی هستند که موجب ایجاد استرس می شوند، و وجود هر ماده ویروسی می تواند سیستم ایمنی بدن را از کار بیاندازد.”
یک احتمال دیگر نیز وجود دارد: ویروس می تواند سیستم ایمنی بدن را به سمت تولید آنتی بادی های مخرب سوق دهد. این پروتئین ها نه تنها به ویروس بلکه به پروتئین های دیگر بدن نیز متصل می شوند، و عملکرد آن ها را به طور مستقیم یا با تحریک سیستم ایمنی برای حمله به سلول های خودی مختل می کنند. پولاک، پزشک مغز و اعصاب می گوید: “کرونا سیستم ایمنی بدن را ویران می کند. واسطه های مختلف التهابی بسیار زیادی وجود دارد.” برخی شواهد اولیه نشان می دهد که آنتی بادی های ضد SARS-CoV-2 ممکن است به بافت های مغز و بدن واکنش نشان دهند و این احتمالاً در نورون ها رخ می دهد.
آنتی بادی ها عامل بیماری عصبی گیرنده ضد NMDA انسفالیت هستند که پیشتر درباره ی این بیماری توضیح دادیم و عوارض آن خستگی، مغز مه آلود و حتی روان پریشی و کما است. پروتئین های سیستم ایمنی به گیرنده های NMDA متصل می شوند که برای سیگنال عصبی بسیار مهم هستند. پولاک می گوید: “اتصال به پروتئین های عصبی مانند اتفاقی که برای آنتی بادی های گیرنده ضد NMDA می افتد، باعث اختلال در عملکرد سیناپسی می شود، که منجر به اختلال در کارکرد سیگنال می شود و پردازش اطلاعات را مختل می کند.”
فرضیه آنتی بادی هنوز به تحقیقات بیشتری لازم دارد. بنکس می گوید: “اطلاعات خیلی کمی درباره ی این فرضیه داریم.”خستگی، مغز مه آلود و سایر علائم احتمالاً از چندین مکانیسم مختلف واسطه ایمنی ناشی می شوند. اما محققان اتفاق نظر دارند که سیناپس ها، جایی که سیگنال های مغزی از نورونی به نورون دیگر منتقل می شوند، احتمالاً مختل می شوند. پولاک می گوید: “ما درک دقیقی از چگونگی بروز این پاسخ های گنگ نداریم اما اصل کلی این است که اگر در سیستم مغز آشفتگی ایجاد شود، بر توانایی محاسباتی آن تأثیر خواهد گذاشت.”
تحقیقات اخیر اندرو یانگ در آزمایشگاه تونی ویس-کوری دانشگاه استنفورد که هنوز منتشر نشده است نیز حاکی از آن است که مغز در اثر بیماری کرونا دچار تغییرات گسترده ای می شود که می تواند در بروز علائم عصبی نقش داشته باشد. یانگ و همکارانش الگوهای تغییر یافته ژن ها را در سلول های مغز بیمارانی که بر اثر این بیماری مرده بودند، پیدا کردند.
این تفاوت در سلول های عصبی و سایر سلول های مغزی، گلیا و سلول های ایمنی بدن به نام میکروگلیا مشاهده شد. الگوهای فعال ژنتیکی با آن الگویی هایی که افراد در اثر آنفولانزا یا بیماری غیر ویروسی مرده بوند، متفاوت بود.
تیم یانگ ناحیه ای از قشر مغز را مورد بررسی قرار داد و تغییرات ژنی چشمگیری را در سلول های عصبی در منطقه خاصی به نام لایه قشر دو سوم مشاهده کرد. دانشمندان اخیرا پی برده اند که این سلول های عصبی نقشی محوری در پردازش پیچیده بخش تفکر انسان دارند، بنابراین اختلال در فعالیت آن ها می تواند منجر به گیجی ذهن شود.
الگوهای تغییرات ژنتیکی که محققان در قشر مغز مشاهده کردند، نشان دهنده الگوهای ژنتیکی مشخص شده در بیماری های روانی مانند اسکیزوفرنی و افسردگی است. علاوه بر این، یانگ تغییراتی در بیان ژن میکروگلیا مشاهده کرد که باعث از بین رفتن مواد زائد و خوردن سلول های مرده می شود؛ این فرایند فاگوسیتوز نام دارد. میکروگلیا می تواند در صورت مرگ سلول ها یا حتی در شرایط استرس، سلول های عصبی، سیناپس ها و شبکه های عصبی تغییر شکل یافته را با استفاده از فاگوسیتوز، ببلعد. نورون ها به طور کلی بازسازی نمی شوند، بنابراین عملکرد شناختی ممکن است مختل شود.
این تنها علائم عصبی نیست که بیماران را آزار می دهد. بیماری های روانی شایع تری نیز افراد مبتلا به کرونا را درگیر می کند. یک مطالعه منتشر شده در Lancet Psychiatry نشان داد که ابتلا به این بیماری منجر به اضطراب، افسردگی و اختلالات خواب می شود. پل هریسون از دانشگاه آکسفورد و همکارانش پرونده الکترونیکی سلامت نزدیک به 70 میلیون آمریکایی را غربال کردند و بیش از 62000 مبتلا به کرونا را شناسایی کردند. هریسون می گوید: ” متوجه شدیم که سه ماه پس از تشخیص بیماری، بیماران کوید-19 دوبرابر سایر بیماران در معرض بیماری های روانی قرار می گیرند.”
اینکه چرا کرونا خطر ابتلا به بیماری های روانی را افزایش می دهد هنوز مشخص نیست. اما هریسون می گوید احتمالاً خود ویروس مستقیما مسئول نیست. وی به پیامدهای روانشناختی کرونا اشاره می کند، این بیماری بالقوه کشنده است و این تصور را ایجاد می کند که شاید هرگز از بیمارستان مرخصی نشوید و به آغوش خانواده باز نگردید. وی می گوید: “انواع استرس های حاد در ارتباط با این بیماری وجود دارد. من فکر می کنم این عوامل مهم ترین توضیح برای ارتباطی هستند که مشاهده کردیم.” البته هنوز هریسون بر این باور است که واکنش سیستم ایمنی به ویروس نیز ممکن است بر مغز تأثیری داشته باشد که می تواند علائم روانی را تحریک کند. وی در حال انجام مطالعه ای است که اثرات طولانی مدت کرونا را بر سلامت روان بررسی می کند، علائمی مانند مغز مه آلود و خستگی.
عوارض کرونا بدون شک پابرجا خواهد ماند. اگرچه تورنتون در ماه دسامبر هنوز در تلاش برای بهبودی بیشتر بود، لکنت زبان و سطح انرژی اش بهبود یافته بود و به سرکارش بازگشت. او می گوید:
“دانش آموزانم واقعاً در این مورد خوب برخورد کردند. این یک جاده خاکی بود، اما در انتهای آن نور را می بینم.”
بنکس اضافه کرد که ممکن است عوارض پایدار برای برخی از افراد فقط علائم آزار دهنده نباشد، بلکه یک بحران روانی باشد. به همان اندازه که میزان مرگ و میر وحشتناک است و شاید از هر 1000 آمریکایی یک نفر جان خود را از دست داده باشد، در نهایت ممکن است معلوم شود که عوارض پایدار نیز از هر 10 نفر یک نفر را تحت تأثیر قرار می دهد. و این اتفاق احتمالاً ریشه در ایمنی عصبی دارد.
این لعنتی نمی خواد تموم بشه😡😡
خیلی مراقب خودتون و خانوادتون باشید … 😔