در طول جنگ سرد نیروی هوایی آمریکا و متحدانش در ناتو برای توسعه تجهیزاتی که توانایی نفوذ به شبکه قدرتمند و متراکم دفاع هوایی کشورهای عضو پیمان ورشو (بلوک شرق) داشتند با چالشی جدی روبرو بودند. در اتحاد جماهیر شوروی این شبکه قدرتمند ترین نمونه در جهان قلمداد می شد. ارتش آمریکا سرمایه گذاری زیادی روی روشهای نفوذ به سیستم های دفاعی مدرن و انجام حملات تاکتیکی و استراتژیک هسته ای به کمک بمب افکن های سنگین علیه شوروی کرده بود. شوروی نیز با هزینه های زیادی در حال نوسازی تجهیزات دغاعی خود بود. همه ی اینها بخشی از یک رقابت تسلیحاتی بزرگ بین بلوک شرق و غرب بود که جنگ سرد نامیده میشد.
شبکه دفاع هوایی شوروی در اوایل دهه 1980 از مجموعه ای از سیستم ها بهره می برد که در سطح دنیا کم رقیب بودند. از میان آنها می توان به نمونه های اولیه سامانه S-300 و سامانه برد بلند اما با پویایی کمتر S-200 نام برد که می توانست هواپیماهای دشمن را از فاصله 300 کیلومتری مورد هدف قرار دهد. همه ی اینها با سامانه های دیگری همچون پلتفرم موشکی ضد کروز Tor-M1 و سیستم دفاع میانبرد Buk-M1 تکمیل می شد.
یکی از استراتژی های آمریکا برای نفوذ به این شبکه آماده سازی ناوگان بزرگی از بمب افکن های مافوق صوت بود که توانایی پرواز در ارتفاع کم را داشتند. این بمب افکن B1-lancer نام داشت.
پرواز در ارتفاع کم سبب می شد تا رهگیری هواپیماها سخت تر شود و سامانه های برد یلند نیز عملا خنثی گردند. با این روش حتی رهگیرهای اولیه شوروی که از قابلیت “به پایین نگاه کن و شلیک کن” بی بهره بودند، تا حدودی تاثیرگذاری خود را از دست می دادند.
تاکتیک مورد استفاده آنها بسیار متفاوت از استراتژی آنها در اوایل جنگ سرد بود. در آن زمان آنها به دنبال استفاده از بمب افکن های B-70 بودند که بسیار گرانتر از B-1 بودند. بمب افکن های B-70 با سرعت بالای 3 ماخ (3704.4 کیلومتر بر ساعت) خود می توانست از ارتفاع خیلی زیادی به انجام حملات هسته ای بپردازد.
اما هنگامی که شوروی سامانه های دفاعی خود را برای هدف گیری اهداف ارتفاع بالا بهینه سازی کرد، این روش نیز دیگر کارایی لازم را نداشت. تقویت شبکه دفاع هوایی شوروی و توسعه موشک های زمین به هوا قابل حمل سبک که به منظور هدف قرار دادن هواپیماهایی که در ارتفاع کم پرواز می کردند، بهینه سازی شده بودند سبب شد استراتژی متمرکز بر بمب افکن های B-1 lancer نیز غیر عملی شود.
طرح بعدی آمریکا استفاده از هلیکوپترهای هجومی مجهز به تجهیزات جنگ الکترونیک پیشرفته بود تا بتوانند با پرواز در ارتفاع کم سامانه های دفاع هوایی و رادارهای مربوط به آن را خنثی کنند. البته این طرح نیز محدودیت های جدی داشت، از آسیب پذیری هلیکوپترها گرفته تا گستردگی بلوک شرق و تراکم بالای سیستم های دفاع هوایی مستقر در آن.
استفاده از هواپیماهای رادارگریز نیز قابلیت دیگری بود که می توانست مفید واقع شود، اما قدرت شبکه راداری شوروی و استفاده آنها از گستره زیادی از سیستم ها با طول موج های مختلف به این معنی بود که در حین نبرد ممکن بود هر هواپیمایی در معرض خطر باشد.
شدیدترین و شاید موثرترین استراتژی برای خنثی کردن دفاع هوایی روسیه استفاده از جت پا به سن گذاشته B-52 بود تا با مجهز کردن آن به تسلیحات اتمی و با حملات بسیار گسترده و شدید به کلی دفاع هوایی شوروی را نابود کند.
B-52 اولین پرواز خود را در دهه 1950 تجربه کرده بود. این هواپیما نه دارای سرعت مافوق صوت بود و نه رادارگریز بود. اگرچه برد عملیاتی بالایی داشت اما نمی توانست در ارتفاع خیلی بالا یا پایین پرواز کند و تنها ابزار دفاعی موثرش سیستم های جنگ الکترونیک آن بود. حتی در مواجهه با سیستم های دفاع هوایی ویتنام شمالی که در برابر سیستم های شوروی از رده خارج و قدیمی محسوب می شدند و تراکم کمی داشتند، B-52 آسیب های زیادی دیده بود.
اگرچه به منظور رویارویی به دفاع هوایی شوروی، B-52 ها با موشک های کوتاه برد اتمی AGM-69 تقویت شدند. این موشک در سال 1972 یعنی هنگامی که B-52 تقریبا از رده خارج تلقی می شد، معرفی شد و در طول یک بازه 4 ساله تعداد 1500 عدد از آن تولید شد. هرکدام از آنها نیم میلیون دلار قیمت داشتند و یکی از گرانترین موشک های زمان خود به حساب می رفتند.
برد این موشک 200 کیلومتر بود یعنی بیشتر از هر سامانه دفاع هوایی شوروی (البته به جز نمونه های پیشرفته S-200) و می توانست کلاهک های هسته ای 17000 تنی و یا 21000 تنی را با خود حمل کند. برای مقایسه می توان گفت که کلاهک اتمی مورد استفاده در ناکازاکی 25000 تن بود که این بدین معنی بود که حملات اتمی این موشک ها برای یک سلاح تاکتیکی بسیار قوی تلقی می شدند.
اندازه این کلاهک ها تا حد زیادی دقت پایین آنها را جبران می کرد. زیرا هرکدام می توانستند هدف را با دقت 430 متر مورد حمله قرار دهند که یعنی استفاده از هرچیزی به جز یک کلاهک اتمی کار را سخت می کرد.
تجربه نشان داده بود که فقط امواج شوک ناشی از یک انفجار هسته ای قادر بود تا هر هدف عادی یا دارای استحکامات نه چندان قوی را نابود کند. حال تصور کنید که وقتی ده ها B-52 هرکدام چندین کلاهک را به سمت سایت های دفاع هوایی شوروی شلیک می کردند، چه جهنمی درست می شد.
این موشک ها با وجود قدرت انفجاری 35 تنی خود بسیار جمع و جور بودند. آنها 80% کوچکتر از موشک های AGM-28 بودند که در اوایل دهه 60 تولید شده بودند و برای B-52 استفاده می شدند. به خاطر اندازه کوچک موشک AGM-69 امکان آن وجود داشت که تعداد بسیار بیشتری موشک را روی بمب افکن های آمریکایی سوار کردو در نتیجه انجام حملات متعدد اتمی به سایت های دفاع هوایی شوروی کاملا ممکن می شد.
بمب افکن ها می توانستند با کلاهک های اتمی مسیر خود را برای رسیدن به شهرهای اصلی دنیای کمونیست صاف کنند و از آنجا به سراغ اهداف نهایی بروند. از ویژگی های بارز AGM-69 می توان به سرعت بالای 3.5 ماخی(4321.8) آن و همجنین توانایی آن در حرکت در ارتفاع کم اشاره کرد که رهگیری آن را دشوار می کرد. این موشک در ابتدا برای تجهیز بمب افکن های B-52G و B-52H ساخته شده بود ولی پس از بازنشسته شدن B-52G از آن برای تجهیز بمب افکن B-1B و جنگنده سبکتر F-111 استفاده شد. B-52 توانایی حمل بیست موشک، B-1B، بیست و چهار موشک و F-111 شش موشک را داشت.
در نهایت در سال 1992 این موشک به دلیل نگرانی هایی پیرامون کیفیت ساخت آن بازنشسته شد. احتمال ناپایدار شدن کلاهک، ظاهر شدن نشانه هایی از ترک در بخشهای پیشرانه موشک، ابهاماتی در رابطه با موتورهای راکت از جمله این نگرانی ها بود. مشکل کلاهک می توانست به فاجعه ای همچون چرنوبیل منجر شود در حالی که مسائل موتور راکت می توانست سبب انفجار زودهنگام و در نتیجه نابودی بمب افکن پس از اقدام به شلیک شود. در هنگام بازنشستگی آنها دیگر هرگونه حمله توسط یک بمب افکن غیر رادارگریز از فاصله ای کمتر از 500 کیلومتر بسیار مخاطره آمیز تلقی می شد.
در دهه 1980 قابلیت های دفاع هوایی شوروی بسیار پیشرفت کرد و خیلی از این پیشرفت ها نیز علیرغم افت شدید در بخش دفاعی در دوران پسا شوروی، در روسیه نیز ادامه یافت. هواپیمای رهگیر شوروی MiG-31 از سال 1981 وارد خدمت شد و با حسگرهای قوی و بی رغیب خود به تهدیدی جدی علیه بمب افکن هایی آمریکایی بدل شد. آنها با مجهز شدن به موشک های هوا به هوای R-33 برای رهگیری موشک های کروز و بمب افکن ها بهینه سازی شده بودند. MiG-31 بعدها به موشک های R-37 مجهز شد که از کلاهک بسیار بزرگ و برد 400 کیلومتری بهره می برد.
پیشرفت های اخیر روسیه که می تواند تهدیدی برای بمب افکن های آمریکایی باشد، شامل سامانه های موشکی زمین به هوایی S-300V4 و S-400 می شود. این سیستم ها قادر بودند اهداف را از فاصله 600 کیلومتری شناسایی کنند و از فاصله 400 کیلومتری آنها را مورد هدف قرار دهند.
بنابراین می توانستند B-52 و B-1B را خنثی کنند. سامانه S-500 که در سال 2021 عملیاتی خواهد شد نیز می تواند از فاصله 600 کیلومتری با اهداف درگیر شود و از فاصله بسیار بیشتری نیز آنها را شناسایی کند و برای هدف قرار دادن هدف های ارزشمندی همچون بمب افکن های استراتژیک عالی هستند.
سامانه S-400 روسیه همچنین قادر است موشک هایی با سرعت 8 ماخ را رهگیری کند. اینها به این معنی است که بمب افکن های آمریکایی امروزه بیشتر بر استفاده از موشک های با سرعت کمتر از صوت تمرکز می کنند که قادر به شلیک از هزاران کیلومتر دورتر هستند. حتی هواپیماهای B-52 نیز موشک های AGM-69 را کنار گذاشته و موشک های جدیدی را جایگزین کرده است.
در هر حال کشورها همیشه سناریوهای مختلف تهاجمی و تدافعی را در نظر گرفته و بر اساس نیاز خود به ساخت و تولید تجهیزات پیشرفته تر ادامه خواهند داد. باید دید در میدان نبرد کدام یک موفق تر ظاهر می شوند، نیروی هوایی آمریکا یا پدافند هوایی روسیه. نظر شما چیست؟
سلام. اول این که خیلی خوبه که وارد دنیای میلیتاری هم شدین و دوم هم این که بمب افکن B-52 توانایی حمل حدود 30 تن بمب رو داره درحالی که در مورد موشک AGM-69 نوشتین 35 تن جرم موشک هست!!! که این اشتباهه و این موشک حدود یک تن جرمش هست.
ولی بصورت کلی زمانی که موشک های قاره پیما ساخته شدن (بخصوص اونایی که از زیردریایی شلیک میشدن) دیگه استفاده از بمب افکن برای حملات اتمی تا حدودی اعتبار خودشو از دست داد ( تاکید میکنم تا حدودی) و بیشتر بعنوان سکوی متحرک شلیک موشک های کروز مثل تامهاوک، کلکوم و انواع بمب ها و تسلیحات دورایستای دیگر مورد استفاده قرار گرفتند.
سلام، از توجهتون به متن بسیار سپاسگزارم. منظور از بخش اشاره شده، قدرت انفجار موشک بوده که برابر با 35 تن TNT هست و البته درست می فرمایید جرم این موشک در حدود یک تن هست. متاسفانه در منبع خبر به صورت گنگ نوشته شده بود که امیدوارم بروزرسانی انجام شده منظور رو بهتر برسونه.
روسیه روی بمب افکن های پیشرفته تر از آمریکا داره کار میکنه
امریکا و روسیه دو ابر قدرت نظامی!