تا به حال به تعریف واژه “مدیر” فکر کردید؟ نظر شما درباره آن چیست؟ اگر همین حالا وارد گوگل شوید و درباره ی آن جستجو کنید، احتمالا با چنین تعریفی مواجه می شوید: «مدیر شخصی است که مسئول کنترل یا مدیریت تمام یا بخشی از یک شرکت یا سازمان است.» این یک تعریف آسان است به طوری که ممکن است بگویید پس هر شخصی میتواند یک مدیر باشد؛ اما نه یک مدیر خوب.
تبدیل شدن به یک مدیر موفق و خوب به اندازه ی تعریف آن ساده نیست!
فرض کنید که شما شناگر خوبی نیستید. پس چه در استخری کوچک باشید و چه در دریا، در هر صورت غرق می شوید؛ چرا؟
چون مهارت های شنا را بلد نیستید. مدیریت نیز دقیقا همین طور است. برای تبدیل شدن به یک مدیر موفق در ابتدا لازم است که علم مدیریت را به خوبی بیاموزید. چه کسب و کارتان کوچک باشد و چه بزرگ، با نداشتن این علم، دیر یا زود زمین می خورید.
به عنوان نمونه ماکان آریا پارسا یکی از کارآفرینان جوان و موفق کشور است که درحال حاضر مرد شماره یک هولدینگ پارس پندار نهاد و دیگر زیرمجموعه های آن است. او با ۳۶ سال درحال حاضر و به گفته ی خود تقریبا به تمام اهداف و آرزهایی که در سنین پایین تر داشته رسیده است و تاکنون بارها نامش در بین مدیران و کارآفرینان برتر آماده است.
او تمام این ها را مدیون تلاش و پشتکار خودش است نه چیز دیگر. آریا پارسا ها و امثال آن اغلب نه ژن خوب داشته و نه از همان ابتدا ثروتی هنگفت دارند، آن ها با تلاش، مطالعه، توجه به نکات مدیریت و بازاریابی و … به موفقیت دست یافتند.
رازهایی که درباره مدیریت نمی دانید
روی موفقیت تمرکز کنید:
داشتن آرزوهای بزرگ در کسب و کار، شما را به موفقیت های بزرگ هم می رساند. شما باید چشم اندازهایی بزرگ را برای خود تصور کنید، این که فردی مشهور و صاحب اعتبار هستید. برای موفقیت باید تصویری روشن در ذهن تان داشته باشید. آنقدر به آرزوهای بزرگ خود فکر کنید و آن ها را پرورش دهید تا دیگر برای تان دست نیافتنی نباشد.
برای مثال فکر کنید اگر در کار خود موفق شوید، چه تغییر بزرگی در زندگی تان ایجاد می شود؟ و تا چه اندازه به اعتبارتان افزوده می شود؟
پرشور و پرهیجان باشید:
فراموش نکنید، راهی که در آن قدم می گذارید اگر با موفقیت همراه باشد، بخشی یا تمام زندگی شما تغییر خواهد کرد. برای رسیدن به این مقصود شما می بایست انرژی و اشتیاق خود را بیش از پیش کرده و آن ها را آشکار کنید. می پرسید چرا؟
زیرا ما همیشه نسبت به آرزوهای خود و هر آن چه دوست داریم، بی رحم هستیم! یعنی برای چیزی که خیلی دوستش داریم، به اندازه کافی تلاش نمی کنیم. یا این که اگر شما از کاری که انجام می دهید رضایت کافی را نداشته باشید آیا فکر می کنید که واقعاً می توانید در آن کار به موفقیت برسید؟ یا می توانید در بازار رقابت امروز که هر روز بیش از پیش به تلاش و فعالیت نیاز دارد، باقی بمانید؟
موفقیت های بزرگ و استثنائی در صورتی به دست خواهند آمد که ما در زمینه آن کار، علاقه داشته باشیم که کار کنیم و یا حداقل برای آن ارزش قائل باشیم. خصوصا اگر بحث موفقیت در فعالیت های اقتصادی و مالی باشد، در این صورت باید با صبر حوصله ی بیشتری کار کنید.
بر نقاط قوت تکیه کنید:
هریک از شما نقاط ضعف و قوتی دارید. برای این که به موفقیت های بیشتری دست یابید باید نقاط قوت خود را شناسایی و بروی آن ها تمرکز کنید. فراموش نکنید که شما زمانی می توانید بیشترین موفقیت را به دست آورید که تلاش خود را به سمتی که در آن می توانید بهترین باشید هدایت کنید.
مثلا اگر در بازاریابی توانایی بیشتر دارید از آن نهایت استفاده را ببرید. اما در بخش هایی از کار که در آن ضعیف هستید، از متخصصان همان حوزه کمک بگیرید.
به شکست فکر نکنید:
در این راه لازم است که شما ایمان و اعتقاد قوی به خود، ایده ها و نظرات و ظرفیت های تان داشته باشید. تردید را کنار بگذارید و به کارتان اعتماد داشته باشید.
البته باید تعادل را رعایت کنید، تعادل بین اعتماد به نفس و محاسبه دقیق خطرات کار. کارآفرین موفق، کارآفرینی است که بتواند درست محاسبه کند و میزان خطر در کار را کاهش دهد تا به سود بالاتر برسد.
سخت کار کنید:
برای تبدیل شدن به یک مدیر و کارآفرین موفق، باید سخت کار کنید. هیچکس با نشستن و نگاه کردن به دیوار به موفقیت نرسیده است!
برایان تریسی در این باره می گوید: «شما برای بقاء خود ۸ ساعت در روز کار می کنید، بیش از ۸ ساعت هرقدر زمانی که تلاش شما ادامه یابد در جهت موفقیت است.»
از هر فرد موفقی که بپرسید بدون شک به شما می گوید که در ابتدای کار بیش از ۱۵ یا ۲۰ ساعت در روز کار می کرده است. دکتر آریا پارسا در سمینارها و جلساتی که درباره ی کارآفرینی و موفقیت برگزار می شود نیز به این موضوع اشاره می کند که در زمان راه اندازی کسب و کارش روزانه ۴ ساعت را برای استراحت خود اختصاص می داده است.
مشتاق یادگیری باشید:
لازم نیست حتما از همان ابتدای کار مدرک MBA داشته باشید یا فارغ التحصیل دکتری مدیریت باشید، کار را شروع کنید و با اشتیاق پیش بروید. مطالعات نشان می دهد که بسیاری از میلیونرهای خودساخته از هوش متوسط برخوردار بوده اند.
اما باز هم با توجه به همه ظرفیت ها و توانایی های خود، به زندگی اقتصادی موردنظرشان و اهداف شخصی خود دست یافته اند چرا که هرگز از یادگرفتن و آموزش دیدن دریغ نکردند. برای رسیدن به موفقیت نباید سوال کردن را عار بدانید. شما باید کنجکاوی خود را همیشه با خود داشته و به یادگیری علاقه داشته باشید.
پشتکار داشته باشید:
یک شبه نمی توان به موفقیت رسید، حتی پروسه رسیدن به آن هم آسان نیست. ممکن است گاهی با همه تلاش ها و علایق شما، کار با شکست مواجه می شود.
همه افراد موفق و بزرگ در کارنامه خود شکست های سنگینی دارند، اما به سرعت روی پای خود ایستاده اند تا آن شکست را سرآغاز شروع کاری بزرگ کنند. این را بدانید که باید بعد از هر شکست باقدرت هر چه تمام تر از جا بلند شوید و کار را از نو شروع کنید.