ترکه (ارث) یکی از اصلی ترین بحثهایی است که در بین همه مردم دنیا وجود دارد که این موضوع منشاء اصلی اکثر دعواها و اختلافات خانوادگی است که بخاطر همین موضوع قانون برای ترکه قواعدی را تعیین کرده است که اگر طبق آن پیش برویم هیچ اختلافی به وجود نمی آید.
یک شخص پس از فوت داراییهای از خود باقی میگذارد که این مجموعه به دو قسمت مثبت و منفی تقسیم میشود که بخش مثبت شامل اموال و مطالبات شخص فوت کرده از دیگران است و قسمت منفی شامل بدهیهایی است که شخص فوت شده به دیگران دارد که مجموعه این دو قسمت را ترکه میگویند .
تعریف دیگری که میتوان برای ترکه داشت: به اموال و حقوق قابل انتقال به شخص دیگر حق شفعه، حق خیار، حق قصاص که فرد پس از مرگ از خود برجای میگذارد.
ترکه در فقه شامل حقوق و اموال به جا مانده از شخص فوت کرده است که از آن در بخشهایی مثل زکات، طهارت، دین، خمس، تفلیس، وصیت، ارث و حجر بحث شده است.
ترکه در دید فقه و قانون عبارت است از همه داراییها و حقوق شخص فوت کرده که باید دینها و وصیت و بدهیهای متوفی را از آن جدا کرد و باقی مانده اموال را به ورثه انتقال داد.
کلمه ترکه ریشه در آیات قران کریم دارد . مثل آیه: (ولکم نصف ما ترک ازواجکم ) که بعضی از فقهیان در مفهوم ترکه اختلاف نظر دارند که بعضیها نظر براین دارند که ترکه فقط شامل قسمت مثبت اموال میشود و بعضی دیگر میگویند که ترکه شامل هردو قسمت منفی و مثبت است
بیشتر بدانیم: تصرف عدوانی چیست و شامل چه مواردی میشود؟
همه داراییهای منقول و غیر منقول متوفی جزء اموال ترکه محسوب میشود که شامل :
1- توصیف اموال منقول با تعیین بهای آن
2- مبلغ نوع نقدینه
3- تعیین اوصاف و وزن عیار نقره و طلاجات
4- اسناد با ذکر خصوصیات آن
5- بها و نوع برگه بهادار
6- تمام رقبات غیر منقول
7- طلبها و بدهیهای متوفی که به موجب احکام نهائی و اسناد رسمی یا دفاتر و برگهای مربوط به متوفی یا اقرار مدیونین و ورثه، مسلم است.
که باید از این اموال هزینه کفن و دفن و وصیت متوفی و دیونی که بر گردن آن شخص است برداشته شود و باقی مانده را بین وراث تقسیم کرد .
بیشتر بخوانیم: هر آنچه لازم است در رابطه با تامین دلیل بدانید.
پس از فوت یک شخص در اکثر خانوادهها بخاطر اموال و دارایی ها یی بجا مانده از متوفی اختلافاتی پیش می آید که قانون برای حل این مشکلات قواعد و ماده هایی تعیین کرده است که هرچه راحت تر و سریع تر بحث ترکه بین ورثه حل بشود و در بعضی مواع برای روند سریع تر کارها وکیل نیز می گیرند که تقسیم ترکه مراحل و شرایطی دارد که در ادامه به آن بیشتر می پردازیم .
مراحل و شرایط تقسیم ترکه :
انحصار وراثت
در اولین قدم باید انحصار وراثت شخص فوت شده به دفتر خدمات الکترونیک قضایی مراجعه کرده و دادخواست انحصار وراثت داده و آن را ثبت کنند که بعد از این اقدام پرونده به شورای حل اختلاف محل زندگی متوفی سپرده می شود که پس از بررسی ها، گواهی حصر وراثت صادر می شود که به معنی مشخص شدن ورثه و سهم های آن ها از ماترک است .
تصفیه ترکه
در این مرحله وراث از دادگاه درخواست تصفیه ترکه می کنند که کلیه ی دیون متوفی توسط مدیر تصفیه عملیات پرداختی بدهی های متوفی آن ها را پرداخت می کند که این مدیر توسط دادگاه تعیین می شود .
تحریر ترکه
در این مرحله اموال باقی مانده متوفی تعیین می شود و تکلیف همه دارایی ها بخصوص آن هایی که احتمال خراب شدن آن وجود دارد را مشخص میکنند که این کار توسط شورای حل اختلاف انجام می شود که به مفهوم ساده تر به مشخص کردن ما ترک متوفی تحریر ترکه می گویند .
مهر و موم ترکه
در این مرحله اگر تعداد وراث زیاد باشد هر یک از آن ها می توانند از دادگاه در خواست کنند که دارایی ها تا اخر مراحل تقسیم ارث در امنیت کامل باشند که این امر به وسیله مهر و موم ترکه انجام می شود که احتمال پلمپ یا توقیف بعضی از اموال وجود دارد .
تقسیم ترکه
در این مرحله پس از پرداخت همه بدهی ها و تعیین اموال و وراث اگر یک یا چند تن از وراث صغیر یا محجور باشند باید دادخواست تقسیم ترکه و مابقی درخواست ها توسط قیم صورت بگیرد .
بهتر است برای این کارها به جستجوی وکیل پرداخت و از وکیل استفاده کرد ولی حتما باید به نکاتی توجه کرد که حتما باید وکیل انتخاب شده تجربه همچین پرونده هایی را داشته باشد و بتواند در سریع ترین زمان این مراحل را به خوبی پیش رود تا مانع از هدر رفت زمان، اختلافات کمتر شدن مشکلات در تحریر و تصفیه و تقسیم بین وراث شود .
قوانین مربوط به مهر و موم ترکه در مواد 194 تا 205 قانون امور حسبی گفته شده است که در ادامه به آن اشاره می شود .
قوانین :
ماده ۱۹۴ : کسانی که حق درخواست مهر و موم ترکه را دارند میتوانند رفع مهر و موم را هم درخواست نمایند.
ماده ۱۹۵ : درخواست برداشتن مهر و موم از دادگاه بخشی میشود که برای رسیدگی به امور ترکه صالح است و هر گاه ترکه در حوزه دادگاه بخش دیگری باشد دادگاه بخش محل وجود ترکه به دستور دادگاه مذکور اقدام به رفع مهر و موم مینماید و صورتجلسه مربوط به این عمل را به دادگاهی که دستور برداشتن مهر و موم را داده است میفرستد.
ماده ۱۹۶ : دادگاه بخشی که مهر و موم را برمیدارد روز و ساعت برداشتن مهر و موم را معین و به عموم وراث و وصی و موصیلهم که معروف ومحل اقامت آنها در حوزه آن دادگاه بخش باشد ابلاغ مینماید.
ماده ۱۹۷ : نسبت به اشخاص ذینفع که محل اقامت آنها خارج از حوزه دادگاه بخش باشد.ابلاغ وقت به آنها لازم نیست و اگر وقت به اشخاص مذکور اطلاع داده نشود دادگاه به جای آنها متصدی دفتر رسمی یا یک نفر از معتمدین محل را معین و او را دعوت میکند که با حضور او مهر و مومبرداشته شود.
ماده ۱۹۸ : عدم حضور اشخاصی که وقت برداشتن مهر و موم به آنها اطلاع داده شده مانع از برداشتن مهر و موم نخواهد بود.
ماده ۱۹۹ : در صورتی که بین ورثه غائب یا محجور باشد رفع مهر و موم بعد از تعیین وکیل یا امین برای غائب و تعیین قیم برای محجور به عمل خواهد آمد.
ماده ۲۰۰ : دادرس دادگاه بخش میتواند برداشتن مهر و موم را خود انجام دهد یا به کارمند علیالبدل رجوع نماید.
ماده ۲۰۱ : در موقع برداشتن مهر و موم صورتمجلسی مشتمل بر امور زیر تنظیم میشود:
تاریخ – ساعت – روز – ماه – سال با تمام حروف.
نام و مشخصات درخواست کننده.
حضور و اظهارات اشخاص ذینفع و نمایندگان آنها و اشخاصی که دادگاه بخش دعوت کرده است.
مهر و موم صحیح و بیعیب بوده یا دست خورده با توصیف کامل از دست خوردگی.
نام و سمت کسی که مهر و موم را بر میدارد.
امضاء کسی که مهر و موم را برمیدارد و سایر حاضرین.
ماده ۲۰۲ : در موقع برداشتن مهر و موم صورت ریز آنچه از ترکه مهر و موم شده مطابق ترتیب مذکور در تحریر ترکه برداشته خواهد شد و اگرتنظیم صورت ریز ترکه در یک جلسه تمام نشود در آخر هر جلسه آن قسمتی از ترکه که مهر و موم آن برداشته شده مجدداً مهر و موم میشود.
ماده ۲۰۳ : اگر در ضمن ترکه اشیاء یا نوشتجاتی متعلق به غیر باشد و صاحبان آنها استرداد آن را درخواست نمایند باید به کسی که حق گرفتن اشیاءو نوشتجات را دارد رد شود و هر گاه صاحبان اشیاء و نوشتجات حاضر نباشند اشیاء و نوشتجات نامبرده حفظ میشود تا به صاحبان آنها رد شود.
ماده ۲۰۴ : در موارد زیر مهر و موم بدون تنظیم صورت ریز ترکه برداشته میشود:
۱: در صورتی که درخواستکننده مهر و موم درخواست رفع مهر و موم را بدون تنظیم صورت ریز ترکه نماید و بین ورثه محجور یا غائب و علتدیگری برای مهر و موم نباشد.
۲ : در صورتی که مهر و موم به درخواست بستانکار به عمل آمده و ورثه پرداخت طلب او را تعهد نمایند یا بستانکار با برداشتن مهر و موم بدونتنظیم صورت ریز ترکه رضایت دهد و علت دیگری برای مهر و موم یا تحریر ترکه نباشد.
۳ : اگر علت مهر و موم قبل از برداشتن مهر و موم یا در جریان آن مرتفع شود.
ماده ۲۰۵ : هر گاه بین ورثه غائب یا محجور باشد و همچنین در صورتی که وارث متوفی معلوم نباشد در موقع برداشتن مهر و موم ترکه باید تحریرشود.
ببخشید فکر کنم سایت رو اشتباهی اومدم |:
خیلی هم خوب سپاس بابت خبر 🙂