ایتالیا ایتالیا محصول سال ۱۳۹۵ حدود دوماه پیش اکران شد این فیلم اولین ساختهی کاوه صباغ زاده است که حامد کمیلی و سارا بهرامی در آن حضور دارند
فیلم داستان یک جوان(حامد کمیلی) را نشان میدهد که عشق غیر قابل وصفی نسبت به فرهنگ ، زبان و… ایتالیا دارد او در دانشگاه زبان ایتالیایی را یاد گرفته و برای مهاجرت به کشور آرزوهایش لحظه شماری میکند لحظات ابتدایی فیلم سرشار از شوق به زندگی و سرزنده بودن است طراحی صحنهی فیلم با رنگ های سبز و سفید و قرمز موجود در پرچم ایتالیا در سراسر فیلم یادآور آرزوهای نادر است و حس زیبایی را به مخاطب میدهد انتخاب موسیقیهای ایتالیایی در این لحظات هوشمندی کاوه صباغزاده را نشان میدهد که با فیلمبرداری سطح بالای معینرضا مطلبی آب را در دل مخاطبان تکان میدهد.
آرزوهای نادر که در ابتدای فیلم از آنها میگوید فقط به یک موضوع خلاصه میشود “ایتالیا” او از داشتن یک آلفا رومئو و یا سفر به واتیکان سخن میگوید اما… ناگهان پس از اتفاقاتی عاشق دختری بهنام برفا(سارا بهرامی) که اتفاقا با او ازدواج هم میکند عشق ارزوهای او یعنی الفارومئو را به تیبا و واتیکان را به جاده شمال و ایتالیا را به عکسی روی دیوار خانه تبدیل میکند.زندگی پس از ازدواج او به کلی با سبک ایتالیایی محبوبش تفاوت دارد
پلانهای فیلم به صورت رفت و برگشت در گذشته است که از نکات منفی فیلم به شمار میرود زیرا مخاطب دچار نوعی سردرگمی میشود اما به هرحال منظور نویسنده را میرساند.
در اواسط فیلم بعد از مردن بچهی آنها زندگی نادر و برفا در سراشیبی ازدواج قرار دارد و دچار روزمرگی شدهاست (سرکار رفتن هرروز برفا و خانه ماندن نادر) این دو زوج خوشبخت آنقدر از هم فاصله گرفتهاند که که برفا بهجای همصحبتی با همسر خود با دوست دانشگاه خود رضا درددل میکند این موضوع را در شبهای اعتراف در خاموشی به نادر میگوید گرفتن پلانهای اعتراف در خاموشی بسیار ایده جالبی بود زیرا حس بازجویی را تداعی میکرد اما در فضای دوستانه شاید به این موضوع اشاره دارد که نادر و برفا ازدواجشان از روز به شب رسیده و حتما باید بازجویی انجام شود تا بایکدیگر سخن بگویند.
شبی که برفا برای شام خوردن با رضا بیرون رفتهاست مکالمهی بین پدر نادر و او اتفاق میافتد آنها کمی درباره فیلمهای جان وین که آغشته از انتقام و وسترن هست سخن میگوید چندی قبل پس از دعوای نادر و برفا که نادر درباره خیانت از او سوال میکند میگوید” وقتش شده که تغییری در خودم ایجادکنم” اینجاست که بهترین سکانس فیلم(از نظر من) پخش میشود نادر در نقش جان وین با شاتگان وارد رستورانی میشود که رضا و برفا در حال خوردن شام هستند نادر رضا را میکشد در حالی که نادر آخرین تیر را به رضا میزند رضا به هوا پرت شده و غرق در پر میشود (توجه داشته باشیم که بعد از مرگ بچهی آنها برفا کنار نادر نمیخوابد) شاید این پر نشانه خیانت برفا باشد که دقیقا در سکانس بعدی این موضوع به اعتقاد من تایید میشود رضا وقتی از موضوع ناراحتی نادر درمورد شام خوردن آن با برفا مطلع میشود به خانه او میآید درحالی که یک پر روی سر آن قرار دارد.
نادر شخصیت مظلوم فیلم است یک جنتلمن واقعی و یک مرد تمام عیار او با تلاش کار میکند و تمام عشق خود را برای همسر خود خرج میکند اما در مقابل برفا بدمن ایتالیا ایتالیا است او شخصیت ثابت و قابل قبولی ندارد گاه خوشحال و گاه عصبانی است. نکته قابل توجه دیگری که در فیلم وجود دارد تضاد بین موفقیت در کار و موفقیت در زندگی زناشویی است در آخر فیلم وقتی مجوز چاپ برای کتاب نادر و بورسیه تحصیلی توسط سفارت ایتالیا درست میشود که برفا به او میگوید که دیگر نمیخواهد با او زندگی کند در سکانی آخر فیلم ظرفهای شکستهای را میبینیم که نشان از شکست عشق ک زندگی آنان دارد.
ایتالیا ایتالیا نگینی است تابان در سینمای خاک گرفته ایران و فیلمی با ساختار نو در سینمای اکنون ایران در ژانر کمدی موزیکال بود تصویربرداری فوقالعاده و بازسازیهایی که از ایتالیا در فیلم موجود بود حس زیبایی را به مخاطبان میدهد فیلمنامهی تقریبا قدرتمند و جدید فیلم زیباییهای آن را دوچندان میکرد به طوری که برخلاف تمام فیلمهای این سبک هیچ حرفی از خیانت به زبان نیامد اما عامل اصلی فروپاشی ازدواجشان خیانت برفا بود.
ایتالیا ایتالی را اکنون میتواتید در اکثر سینماهای کشور ببینید و لذت ببرید
امتیاز از ۱۰۰(۸۱)
*این مطلب به صورت اختصاصی توسط سایت ترنجی تهیه و تنظیم شدهاست*
سلام بسیار عالی و کامل این فیلم مورد نقد قرارگرفته است. به شخصه از زوایای پنهان داستان خوشم امد. فر
فرضا استفاده از نماد گربه که به عنوان بی وفایی معروف است و اشاره مستقیمی که به بازیگر نقش اول فیلم داشت از طرفی عشق بی پایه برفا که به خاموشی کشید و شاید حتی این ازدواج برای او در آن زمان فرار از رابطه ای نا خوش آیند کاری او با دوست صمیمی اش (رضا)بود (باز هم اشاره نامستقیم اول فیلم برای وجود این رابطه درپی داشتن فندک برای برفا درحالیکه او سیگاری نبود و آن سوی صحنه رضا مشغول سیگارکشیدن بود) . از نکات مثبت فیلم شاید میتوان به وجود حامد کمیلی که به طرز جالبی توانسته بود شخصیت ارام و عاشق این فیلم را بازی کند اشاره کرد .درنهایت هم غرور و خودخواهی برفا به کامل به نمایش کشیده شد (شب های خاموشی و اعتراف نادر به حقایقی پی برد که حتی گاها اشک در چشم مخاطب دیده میشود ولی او همچنان به پای حفظ رابطه ی خود میپردازد ولی برفا با حق طبیعی نادر برای دیدن فرزند خود هم مخالفت شدید خود را اعلام میکند). در اخر هم پیشنهاد دیدن این فیلم در یک عصر پاییزی توصیه میشود. ممنون از اقای آینه وند عزیز برای نقد فنی این فیلم.
ممنون به نکات زیبایی اشاره کردید
خیلی وقته فیلمهای ایرانی رو ندیدم . شاید این یکی رو ببینم
پیشنهادم اینه بیشتر فیلم های هالیوود رو نقد کنید و بهتر که نقد کاملتری انجام بشه
چشم حتما
فیلم ایرانی ارزش دیدن نداره
همشون که اینطور نیستند