خشم احساس شدیدی است که از ناراحت شدن تا خشمگین شدن را شامل میشود. درمجموع خشم یک احساس طبیعی و سالم است. اگرچه شخصی دچار خشم شود و کنترلش را از دست بدهد ممکن است موجب ایجاد مشکلاتی در حرفه و روابطش شود. در ادامه با ترنجی همراه باشید.
دلایل زیادی برای خشمگین شدن افراد وجود دارد. علت خشمگین شدن را در اصطلاح “ماشه” میگویند. بسیاری از مردم از اینکه چرا یک عصبانیت معمولی تبدیل به مشکلی شدید میشود متعجب میگردند. تکنیکهای کنترل خشم برای فردی که درحال دست و پنجه نرم کردن با عصبانیت است بسیار مفید خواهد بود.
ماشههای عصبانیت بسیار متنوع است و ممکن است گیر کردن در ترافیک، توهین شدن به شخص توسط یک دوست یا حس تهدید شدن باعث عصبانیت شوند. اگرچه همه افراد به یک روش و یک دلیل عصبی نمیشوند. فاکتورها و کاراکترهای گوناگونی در خشمگین شدن افراد تعامل دارد. این عوامل شامل:
شخصیت افراد
افرادی که دارای ویژگیهای شخصیتی خاصی هستند مانند نارسیسیسم و رقابتپذیری، بیشتر احتمال دارد عصبانی شوند. همچنین برخی از افراد به طور طبیعی سریعتر واکنش نشان میدهند و به راحتی خشمگین می شوند. از سوی دیگر، بعضی از مردم به طور طبیعی بیش از حد خونسرد و کمتر توسط عوامل مشابه تحریک می شوند.
دوران کودکی
کودکان با مشاهده والدین و اطرافیانشان، در سنین کودکی، میآموزند چگونه میتوانند خشم خود را ابراز کنند و با آن برخورد کنند. کودکانی که والدین را تماشا میکنند، میآموزند – مانند پرخاش کردن یا ضربه زدن به دیوار- بیشتر احتمال دارد از رفتارهای مشابه استفاده کنند یا کنترل خشم خود را از دست بدهند. بطور مشابه کودکانی که والدینشان خونسردانه با خشم روبرو میشوند، بیشتر سعی میکنند که روش مشابهی را پیش بگیرند.
ایجاد عوامل موثر
همیشه یک رویداد فوری نیست که باعث خشم میشود؛ خشم اغلب نتیجه احساسات روحی و بیولوژیکی است که فرد قبل از عصبی شدن تجربه می کند. به عنوان مثال، فردی که در حال حاضر با وضعیت گرسنگی یا خستگی در محل کار است بیشتر احتمال دارد عصبانی شود.
ارزیابی وضعیت
چگونگی ارزیابی یک وضعیت توسط فرد یکی از مهمترین عوامل تعیین کننده زمانی است که کسی عصبانی می شود. به عنوان مثال، اگر کسی در ترافیک گیر کند، ممکن است ناامید شود، اما درک میکند که راننده دیگر ممکن است با منطقه آشنا نباشد یا عجله داشته باشد تا جایی که مهم باشد. فرد دیگری که به همین ترتیب در ترافیکگیر کند، ممکن است عصبانی شود، زیرا آنها وضعیت متفاوت را ارزیابی می کنند، اعتقاد دارند که راننده عمدا آنها را گرفتار در ترافیک کرده است.
اگرچه خشم احساسی سالم و طبیعی است ولی خشم بیش از حد تبدیل به تجاوز میشود و میتواند عواقب ناخواستهای بر زندگی فرد داشته باشد. خشم میتواند بر سلامت نیز تاثیر بگذارد؛ خشم سیستم عصبی را تحریک میکند و باعث تغییرات هورمونی و عصبی میشود که میتواند تمام بدن را تحت تاثیر قرار دهد. با گذشت زمان، این تغییرات میتواند خطر عواقب جدی بهداشتی را افزایش دهد، از جمله:
حمله قلبی
فشار خون بالا
سکته مغزی
بیماری قلبی
زخم معده
بیماریهای روده
بهبود زخم به کندی
خشم همچنین میتواند مشکلاتی در زندگی فرد با تأثیر بر توانایی آنها در پایین آوردن کیفیت شغلی یا حفظ دوستی و روابط شخصی ایجاد کند. خشم شدید حتی میتواند منجر به مشکلات قانونی شود، زیرا باعث میشود که شخص رفتار پرخاشگرانه و متجاوزانه داشته باشد.
نشانههای متعددی وجود دارد که ممکن است به این معنی باشد که کسی باید در برخورد با خشم به شخص کمک کند. سوالات زیر ممکن است برای تعیین اینکه شخص نیاز به کمک دارد تعیین کننده باشد:
آیا خشم منفی دیگران را تحت تاثیر قرار می دهد؟
آیا فرد پس از وقوع خشم خجالت میکشد؟
آیا دیگران در مورد خشم نظر میدهند؟
آیا شخص روابط خود را از دست داده است که خیلی عصبانی است؟
آیا خشم بر عملکرد یا کارایی تاثیر میگذارد؟
آیا سلامت یا کیفیت زندگی را تحت الشعاع قرار میدهد؟
آیا فرد احساس میکند که خیلی عصبانی است؟
پاسخ “بله” به هر یک از این سوالات ممکن است به این معنی باشد که فرد به یک شخص حرفهای برای کنترل خشم خود نیاز دارد. کنترل عواطف در هنگام عصبانیت، سودمند میباشد. این ممکن است شامل درمان، گروههای حمایت کننده یا تکنیکهای مدیریت خشم شود.
استرس، اضطراب، افسردگی با خشم اغلب مرتبط هستند. استرس و اضطراب میتواند موجب خشم و اضطراب، افسردگی و استرس شود. روشهای یادگیری مدیریت این احساسات میتواند موجب کاهش خشم شما شود. استراتژیهای بسیاری وجود دارد که مردم میتوانند با کمک آنها به مقابله با استرس یا شرایط استرس زا بروند، از جمله:
حل کردن جدول
تماس با یک دوست
مدیتیشن
تنفس عمیق
ورزش منظم
چند دقیقه صبرکردن
پیادهروی
یادگیری و شناسایی موقعیتهای استرس زا و مقابله با آنها به صورت مولد، خشم را کاهش میدهد و واکنش فرد را نسبت به عوامل ایجاد کننده که ممکن است موجب واکنش شدید شود را میکاهد. افسردگی و اضطراب معمولا بهتر است با ملاقات با یک درمانگر، درمان شود. برای مقابله با این مسائل، اغلب لازم است از روش درمانی با دارو استفاده شود. کاهش استرس، افسردگی و اضطراب ممکن است واکنش های عصبی را به حداقل برساند.
برخی از استراتژیهای اصلی عبارتند از:
تشخیص خشم قبل از آن که شدت یابد
شمارش تا 10
تنفس به آرامی و عمیق
ورزش
زمان خشم سعی کنید استراحت کنید
پیدا کردن یک خیابان خلوت و قدم زدن
صحبت کردن با کسی درباره اینکه چرا احساس خشم میکنید
افراد مبتلا به خشم در صورت نیافتن روش صحیح، باید به پزشک مراجعه کنند. رفتن به پزشک میتواند ارجاع به یک متخصص یا حتی یک برنامه مدیریت خشم فردی برای کمک به آموزش و تقویت تکنیکهای یاد شده باشد.
خشم عاطفهای عادی است، اما زمانی که به طور مناسب بیان نمیشود، میتواند به سرعت از کنترل خارج شود. با این حال، بسیاری از استراتژیهای کمک به خشمگین شدن ممکن است از قبل اتفاق افتاده بوده باشند. اما اولین و مهمترین گام این است که تشخیص دهید، خشم یک مشکل است و به طور فعال آن را کنترل کنید.
آیا تاکنون به دلایل خشمگین شدن خود فکر کرده بودید؟
متاسفانه خیلی زود عصبی میشم باید سعی کنم خودمو کنترل کنم