شروع قرن با گلادیاتور (gladiator)

حدود ۱۷ هفته تا برگزاری مراسم اسکار سال ۲۰۱۸ باقی مانده و ما قصد داریم تا هر هفته یکی از ۱۷ فیلم‌های برنده اسکار بهترین تصویر از سال ۲۰۰۱ به بعد را بررسی کنیم (با توجه به روند برگزاری اسکار، مراسم اسکار  فیلم‌هایی که به طور مثال در سال ۲۰۰۰ ساخته و اکران شدند در سال ۲۰۰۱ برگزار می‌شود) درسال ۲۰۰۱ فیلم حماسی گلادیاتور ساخته ریدلی اسکات برنده اسکار بهترین فیلم شد در ادامه با ما همراه باشید تا نگاهی به این شاهکار کنیم.

معرفی فیلم

گلادیاتور در سال ۲۰۰۰ توسط ریدلی اسکات بزرگ بر اساس سرگذشت ماکسیموس دسیموس مریدیوس ژنرال و فرمانده ارتش رم باستان ساخته‌شده‌است نقش ماکسیموس را راسل کرو بازی کرد که بخاطر آن برنده اسکار بهترین بازیگر شد و از این نقش آفرینی او به عنوان یکی از بهترین‌های تاریخ یاد می‌شود نقش کومودوس را واکین فینیکس در اختیار داشت و نامزد اسکار شد. اما یکی از شاخصه‌های اصلی فیلم موسیقی بی‌نظیر اوست که توسط هانس زیمر افسانه‌ای ساخته شده که بی‌شک یکی از ماندگارترین کارهای اوست، فیلم گلادیاتور در ۷۳امین مراسم اکادمی اسکار برنده‌ی ۵ اسکار شد.

شاهکاری با شمشیر انتقام

شاید دیدن بعضی از فیلم‌ها برای تنها یک بار هم عذاب آور باشد اما  نمی‌توان گلادیاتور را دید و رهایش کرد بلکه اعماق وجودمان می‌خواهد که چندین بار اورا ببینیم و با رنج‌هایش گریه کنیم و با پیروزی‌هایش خوشحال شویم. ماکسیموس (راسل کرو) ژنرال ارتش روم باستان است که پس از دوسال جنگ با وحشی‌ها بالاخره موفق شد تا آخرین دشمن رومی هارا از بین ببرد و مشتاقانه منظر دیدن خانواده خود بود که امپراطور روم (ریچارد هریس فقید) به او پیشنهاد می‌دهد تا پس از او امپراطور روم شود عجیب است که یک ژنرال که خانواده اشرافی نیز ندارد می‌تواند تا درجه‌ای بالا رود که امپراطور روم بزرگ شود

اما پسر امپراطور ، کومودوس (واکین فینیکس) که شخصی بی‌لیاقت و دوست نداشتنی نزد پدر خود است از این اتفاق بو می‌برد و پدر خود را می‌کشد ژنرال ماکسیموس از این موضوع اطلاع می‌یابد و سعی می‌کند تا همگان را آگاه کند اما دستگیر می‌شود و تا مرز اعدام پیش می‌رود ولی فرار می‌کند ، داستان فیلم از این نقطه شروع می‌شود ژنرال ماکسیموس در اوج شهرت و قدرت و پس از پیروزی جنگ در حالی که فرصت این را داشت تا امپراطور شود توسط کومودوس و به دست افراد ارتش خود دستگیر می‌شود و فرار می‌کند و به سوی خانه می‌تازد اما همسر و بچه‌ی خود را درحالی که سوخته به دار آویخته‌شدند مشاهده می‌کند این صحنه از فیلم که با گریه ژنرال همراه است از معروف‌ترین صحنه‌های فیلم است ماکسیموس درحالی شدیدا زخمی شده‌است بی‌هوش می‌شود و وقتی چشم باز می‌کند خود را در کاروان برده فروشی می‌یاید چگونه ممکن است حسادت کومودوس به ماکسیموس بزرگ که روزی مرد دوم روم باستان بود باعث شد تا اکنون او برده تاجری باشد. بازی سیاست در روم و جنگ میان قدرت واحد یا دیکتاتوری و جمهوریت سنا در روم شروع شده و کومودوس در حالی که اعتقاد دارد امپراطور باید حرف اول را بزند سعی در تضعیف سنا و افزایش محبوبیت خود بین مردم دارد به همین علت جنگ گلادیاتورها را که سال‌ها ممنوع بود را دوباره راه انداخت و این راهی بود برای برخواستن یک قهرمان، ماکسیموس جنگجوی بزرگ روم در حالی که دیگر به گلادیاتوری شکست ناپذیر تبدیل شده وارد روم می‌شود درحالی که شمشیرش به امید انتقام خون خانواده‌ و امپراطورش حریفان را ازپای درمی‌آورد. ماکسیموس با سخت ترین حریفان مبارزه می‌کند حتی دو ببر را می‌کشد او آنقدر نزد مردم محبوب می‌شود که کومودس  احساس خطر می‌کند زیرا او این مسابقات را برای افزایش محبوبیت خود راه اندازی کرده اما اکنون قهرمانس دیگر در اوج محبوبیت است او به میدان می‌رود و از ماکسیموس می‌خواهد تا نقاب برکشد و خود را معرفی کنه صحنه‌ی معرفی ماکسیموس شاید یکی از حماسی‌ترین صحنه‌ی های تاریخ سینما باشد ژنرال درحالی که کلاه خود خود را برمی‌دارد می‌گوید:

اسم من مکسیموس دسیموس مردیوسه فرمانده ارتش‌های شمال ژنرال ارتش فیلیکس خدمتگذار باوفا به امپراطور واقعی مارکوس اریلیوس، پدر یک پسر کشته شده، همسر یک زن به آتش کشیده شده و من انتقام خواهم گرفت در این دنیا یا دنیای دیگر

وقتی این دیالوگ گفته می‌شود ترس کومودوس از نفرت و عطش انتقام ماکسیموس به اوج خود می‌رسد. لوسیا(کانیه نیلسون) دختر امپراطور خواهر کومودوس و معشوقه سابق ماکسیموس از جبر و حماقت برادر خود بسیار صبرش به لب رسید و وقتی می‌فهمد جنگجوی شکست ناپذیر میدان ماکسیموس است با او ملاقات کرده تا او را برای شورش بر علیه برادر خود راضی کند . ویژگی های شخصیتی ماکسیموس باعث جذابیت فوق‌العاده‌ی او نزد مخاطبان می‌شود مردی قدرتمند که کم حرف است اما درست و به‌جا سخن می‌گوید  او با خواهر کومودوس چندین بار ملاقات کرده تا راضی به این کار می‌شود او با یاران وفادار خود تماس می‌گیرد تا در شبی با ارتش خود به کومودوس حمله کند و اورا از قدرت به زیر بکشد اما عملیات لو می‌رود پس از اتفاقاتی که می‌افتدد قرار می‌شود ماکسیموس و کومودوس در میدان گلادیاتورها مبارزه کنند قبل از مسابقه ماکسیموس مسموم می‌شود

اما بالاخره او می‌تواند کومودوس را بکشد اما خود هم از شدت زخم و سم به روی دو پا می‌افتد و لحظات آخر عمرش را می‌گذراند در این لحظه یکی از به یاد ماندنی‌ترنی سکانس های تاریخ سینما اتفاق می‌افتد ماکسیموس درحالی که دست خود را به روی‌ گندم می‌کشد به دری می‌رسد که انگار درب بهشت است به همسر و فرزندش می‌پیوندد و می‌میمیرد

*این مطلب به صورت اختصاصی توسط سایت ترنجی تهیه و تنظیم شده‌است*