حساب کاربری ندارید؟ ثبت نام کنید

سنت نوروز: مانده‌ها و فراموش‌شده‌ها – سال نو مبارک [همراه با دکلمه اختصاصی ترنجی]

نوشته

7 سال قبل | یک دیدگاه | اخبار، اطلاعیه‌ها، برترین‌های ترنجی

نوروز؛ از جشن‌های متعددی است که در ایران باستان مرسوم است. از جشن‌های اندکی است که از آن دوره به یادگار مانده، هیچ‌یک به طول‌وتفصیل نوروز نیست. نوروز تنها جشنی است که یک جشن کوچک‌تر (چهارشنبه‌سوری) به پیشواز آن می‌آید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه‌ی آن می‌رود. درواقع، نوروز مقدمه و مؤخره‌ای دارد که خود آن‌ها به‌تنهایی، از جشن‌هایی دیگر همانند جشن شب یلدا، مفصل‌تر هستند. در ادامه با ترنجی همراه باشید تا با این جشن بزرگ بیشتر آشنا شویم.

به‌غیراز چهارشنبه‌سوری و سیزده‌بدر که هر یک آداب خود را دارند، نوروز نیز در گذشته دارای آدابی چند بوده است که امروز فقط برخی از آن‌ها برجای‌مانده و پاره‌ای دیگر در دگرگشت‌های زمانه از بین رفته‌اند. از رسم‌های نسبتاً به‌جای مانده، یکی راه افتادن حاجی‌فیروز است. حاجی‌فیروزها با چهره‌های سیاه کرده، دایره و تنبکی به دست می‌گیرند و به خیابان می‌آیند تا به رقص و شیرین‌کاری و خواندن اشعاری با ریتم و آهنگ بپردازند. اشعاری همانند:

حاجی‌فیروزه، سالی یه روزه، همه میدونن، منم میدونم، عیده نوروزه.

ارباب خودم سلام‌علیکم، ارباب خودم سرتو بالا کن، ارباب خودم منو نیگا کن، ارباب خودم لطفی به ما کن، ارباب خودم بزبز قندی، ارباب خودم چرا نمی‌خندی.

بشکن بشکنه، بشکن؛ من نمی‌شکنم، بشکن؛ اینجا بشکنم یار گله داره؛ اونجا بشکنم یار گله داره! این سیاهه بیچاره چقد حوصله داره.

خانه‌تکانی از دیگر آیین‌های نوروز است. ده-پانزده روز مانده به نوروز، خانه‌تکانی شروع می‌شود. در این آیین؛ همه‌ی وسایل خانه گردگیری و شستشو می‌شود. وسواس برای این پاکیزه سازی تا به حدی است که درودیوار خانه اگرنه هرسال، هرچند سال یک‌بار از نو نقاشی می‌شود. پس از خانه‌تکانی نوبت به سبزه کاشتن می‌شود. مادران، حدود یک هفته مانده به نوروز، مقداری گندم و عدس و ماش و شاهی در ظرف‌هایی زیبا می‌ریزند و خیس می‌دهند تا آهسته و آرام بروید و برای سفره نوروزی آماده گردد.

یک هفته پیش از آغاز سال نو، زمان ارسال کارت‌های تبریک فرامی‌رسد. فرستادن کارت تبریک برای همه دوستان و آشنایان یک کار مرسوم است. اقوام و دوستانی که در دیگر کشورها یا شهرها زندگی می‌کنند، جای خود! در چنین زمانی، چهارشنبه‌سوری فرارسیده و باید از روی آتش پرید. چهارشنبه‌سوری، خود، به‌مثابه یک جشن مستقل، آداب و آیین خود را دارد. آنش افروختن و پریدن از روی آتش، خوردن آجیل و غیره از میان آداب این جشن بوده است. پس از چهارشنبه‌سوری، نوروز فرامی‌رسد. آماده کردن سفره نوروزی، خرید میوه و شیرینی و آجیل، آماده شدن برای تحویل سال، دیدوبازدید عید، عیدی دادن و گرفتن، همه در طول روزهای عید انجام می‌شود.

دیدوبازدید رفتن تا پایان روز ۱۲ فروردین ادامه دارد؛ اما معمولاً در همان صبح نوروز به دیدن اقوام نزدیک همانند پدر و مادر، پدربزرگ و مادربزرگ، پدر و مادرزن و غیره می‌روند. روزهای بعد، نوبت به اقوام دورتر می‌رسد و سر فرصت، به دیگر اقوام و دوستان سر می‌زنند و دیدارها را تازه می‌کنند. حتی اگر کسانی در طول سال به علت کدورت (!) های پیش‌آمده، از احوال‌پرسی یکدیگر سر باز زده باشند، این روزها را فرصت مغتنمی برای رفع کدورت‌ها می‌شمارند و راه دوستی و آشتی در پیش می‌گیرند.

البته دیدوبازدید هم در این سال‌ها؛ همانند جشن چهارشنبه‌سوری، تغییرات قابل‌توجهی به خود پذیرفته و نزد کسانی که از تمکن مالی برخوردارند، شکل سفر گرفته است. ازآنجاکه مدارس در ایام نوروز تا ۱۴ فروردین تعطیل هستند، فرصت خوبی برای سفر کردن به دست می‌آید. پس، گروه کثیری از مردم به شهرهای حاشیه دریای خزر می‌روند و در ویلای خود ساکن می‌شوند و یا آنکه به دیگر نقاط خوش آب‌وهوا، خصوصاً جزیره‌های کیش و قشم و صفحات جنوبی کشور که در ایام نوروز از آب‌وهوای معتدل برخوردار است؛ همانند شیراز، سفر می‌کنند.

اما این سفرها نیز خالی از دیدوبازدید نیست. مردم در ویلاها به دیدار یکدیگر می‌روند و دیگران را به شام و ناهار دعوت می‌کنند. سفرهای زیارتی نیز که از قدیم‌الایام مرسوم بوده، همچنان رونق دارد؛ بدین معنا که عده زیادی شب عید به قم یا مشهد می‌روند و پس از یکی دو روز به خانه و کاشانه خود بازمی‌گردند. اما آداب و سنن مربوط به نوروز در گذشته، بیش از امروز بوده است. تا همین سی-چهل سال پیش، در برخی نواحی ایران، نوروزی‌خوانی مرسوم بوده است. در گیلان و مازندران و آذربایجان، از حدود یک ماه پیش از فرارسیدن نوروز، کسانی در روستاها راه می‌افتادند و اشعاری درباره نوروز می‌خواندند. اشعاری که بنا بر تعقلات مذهبی شیعیان با مضامینی مذهبی آمیخته بود و ترجیع‌بند آن چنین بود:

باد بهاران آمده؛ گل در گلستان آمده؛ مژده دهید بر دوستان؛ این سال نو باز آمده…

این پیک‌های نوروزی، در مقابل نوروزی‌خوانی از مردم پول و کالا می‌گرفتند و سوروسات نوروزی خود را جور می‌کردند. در چهارشنبه‌سوری نیز آیین‌هایی چون فالگوش‌نشینی، قاشق‌زنی، بخت‌گشایی، کوزه‌شکنی و مانند این‌ها مرسوم بوده است که امروز دیگر چندان باب نیست و اگر باشد، تنها در معدود روستاهایی از کشور باب است.

داستان میرِ نوروزی این است که در پنج روز آخر سال، فرمانروایی شهر را به فردی از پایین‌ترین اقشار جامعه می‌سپردند و او نیز چند تن از عوام را به‌عنوان خدم‌وحشم و عامل خود انتخاب می‌کرد و فرمان‌های شداد و غلاظ علیه ثروتمندان و قدرتمندان می‌داد! آن‌ها نیز در این پنج روز، جکم او را کم‌وبیش مطاع می‌دانستند و تنها در موارد مالی، به چانه زدن می‌پرداختند. پس‌ازآن پنج روز نیز، میر نوروزی مطابق سنت، از مجازات معاف بود و هیچ‌کس از او بازخواست نمی‌کرد که چرا در آن مدت پنج روز چنین و چنان کرده است. حافظ در این بیت، به کوتاهی عمر گل، عمر آدمی و زمان سلطنت میر نوروزی اشاره کرده است:

سخن در پرده می‌گویم چو گل از غنچه بیرون آی – که بیش از پنج روز نیست حکم میر نوروزی

با هم دقایقی را با مهندس مهدیه قاضی به سراغ دکلمه اختصاصی ترنجی می‌رویم

 

 

 

اشتراک در
اطلاع از
1 Comment
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
REZA

سال نو رو به همه ی نویسنده ها و دنبال کننده ها تبریک میگم،سال خوبی داشته باشی،یه جیب پر پول،یه بدن سالم و سالی پر از شادی?

رپورتاژ آگهی پربازده
رپورتاژ آگهی پربازده
تیم ترنجی