مک‌‌او‌ اس سیریا در مقابل ویندوز ۱۰: صف‌آرایی مایکروسافت و اپل

چندی پیش در مراسم توسعه‌دهندگان اپل آخرین نسخه سیستم عامل رومیزی اپل با نام MacOS Sierra رونمایی شد. از طرفی دیگر هفته پیش بود که مایکروسافت آپدیت سالانه ویندوز۱۰ را با اسم رمز رداستون منتشر کرد. در ادامه با ترنجی همراه باشید تا این دو سیستم عامل را به زیر تیغ نقد برده و مقایسه کنیم.

بخش اول: طراحی و User Interface.

یکی از ارکان تمام محصولات اپل طراحی چشم نواز و کاربرپسند بودن آن است و مکینتاش نیز از این قائده مستتثنی نیست و طراحی آن در بین طرفداران تکنولوژی شهره است. در سیریا طراحی این سیستم عامل چندان تغییر خاصی به خود ندیده است و همچنان با طراحی تخت، مینیمال و البته خشن و تا حدودی کلاسیک(!) روبرو هستیم.

ویندوز ۱۰ هم در طرفی دیگر تقریبا  طراحی مخالف مکینتاش دارد. طراحی و شمایل ویندوز ۱۰ مدرن تر و به روزتر است. به طور یک هرکس این را در نگاه اول متوجه شده و زبان به تحسین ویندز ۱۰ می‌گشاید.

مایکروسافت در ویندوز ۱۰ تصمیم گرفت تا از پس زمینه و رنگ‌های تیره و تضادهای رنگی در طراحی UI استفاده کند که اگر به دسکتاپ ویندوز نگاه کنید با صفحه‌ای تیره که در اواسط آن چهار مربع متفق القول وجود دارد مواجه می‌شوید که که همگی می‌گویند ویندوز۱۰ مطعلق به آینده است! البته در آپدیت رد استون تم روشن هم به ویندوز ۱۰ اضافه شد که برای کاربرانی که از تم تیره ویندوز۱۰ راضی نیستند مناسب است.

اپل که اهتمام خاصی به تمام جانوران و حتی کوه‌های کشورکالیفرنیا دارد، جز این سری، نام سیستم عاملش را با نوعی الهام از کلمه Siri نهاد. اپل که نام جانورهای پارک یوسمیتی را از Lion و Cheetah گرفته تا  نام خود پارک یوسمیتی در کالیفرنا و دیواره صخره نوردی Elcap بر روی سیستم عامل‌هایش نهاده، چه می شد اگر نام این نسخه را پلنگ ایرانی می‌گذاشت!

همانطوری که در بالاتر ذکر کردیم مک همچنان وفادار به طراحی تخت و مینیمالیستی است. وقتی کمی در مک گشت و گذار کنید درمی‌یابید که دقیقا بر خلاف مایکروسافت که اکثر غریب به اتفاق محیط های سیستم عاملش را تیره طراحی کرده است، اپل علاقه وافری به رنگ سفید دارد. این‌گونه است که اکنون ما هر رابط کاربری حتی در تلفن‌های هوشمند می‌بینیم که طراحی تخت دارد و البته مقدار زیادی رنگ سفید، ناخوداگاه یاد اپل در ذهنمان تداعی می‌شود!

تفاوت‌های دیگر در منوی برنامه‌ها، تسک بار، تنظیمات و قصص علی هذه تفاوت بین این دو سیستم عامل موجود است  از نوار وظیفه ویندوزگرفته تا داک سیستم عامل مک. به شخصه طراحی تسک بار ویندوز را بیشتر می‌پسندم چون به نظر من نیازی نیست که همه‌ی برنامه‌ها همیشه جلوی چشمتان باشند و بهتر بود اپل آن را در منویی شبیه به استارت جای گذاری می‌کرد. اما یکی از مزایای همین در دسترس بودن برنامه‌ها در مک این است که شما همیشه با منوی استارت سروکار ندارید و به برخی از کاشی های منوی استارت که چشم را گمراه میکنند بر نمی‌خورید!

نوار اعلانات این دو سیستم عامل نیز به طور کامل با هم متفاوت است. پنل بالایی در مک -که با کمی تخفیف می‌توانیم آن را نوار اعلانات بنامیم- طراحی ساده و جمع و جوری دارد که شامل یک آیکون برای جستجو، گزینه های Edit ،  View، Window و Help می‌باشد این گزینه‌ها بسیار کاربردی‌اند و البته غیراز این‌ها پنل اعلانات مک در منتها علیه سمت راست به آیکون سیری منقش شده است. اکنون اولین باری است که دستیاری صوتی در مک مشاهده می‌شود و اپل متوجه شده که اکنون زمان رقابت با کورتانا است!

در ویندوز چیزی به اسم نوار اعلانات مشاهده نمی‌کنیم. اما در نوار وظیفه در گوشه سمت راست میتوانید تمامی اعلانیه هایتان را ببینید و یا با یک سوایپ از راست به چپ Action Center را فراخوانید تا هم دسترسی تقریبا کاملی به تنظیمات اولیه داشه باشید هم اعلانیه‌هایتان را به صورتی مرتب در زیر هم مشاهده کنید!

البته ویژگی‌های تسک بار در همینجا به اتمام نمی‌رسد و در گوشه سمت چپ نوار وظیفه سه گزینه وجود دارد. اولین گزینه با مضمون Windows که پنل ویندوز را فرا می‌خواند و رابط کاربری مترو تا حدودی تمایان می شود، آیکونی برای سرچ و در آخر آیکونی برای انقال بین میزکارهای مجازیتان.

منوی تنظیمات نیز در هر دو سیستم عامل کار آمد است. اما چندی بالاتر ذکر کردیم که با سوایپ از سمت راست در ویندوز به منوی Action Center وارد می‌شوید که اکثر تنطیمات سریع را در خود دارا است. اما در منوی اصلی تنظیمات اوضاع تا حدودی متفاوت است. در ویندوز دسته بندی‌ها تا حدودی کلی‌‍تر هستند و برای کاربرانی که تازه به ویندوز روی آورده‌اند شاید کمی مشکل‌زا باشد اما در مک دسته بندی‌ها جزیی تر هستند و تا حدودی شبیه منوی Control Panel  در ویندوز ۷ تمام تنظیمات را در پنجره‌ای با نام System preferences در مکینتاش گرد‌هم آمده است.

دستیار هوشمند صوتی: کورتانا در مقابل سیریِ تازه وارد.

یکی از تغییرات مهم در سیریا اضافه شدن دستیار صوتیِ محبوب اپل، سیری بود. این دستیار هوشمند تا حدود زیادی شباهت به نسخه‌ی iOS خود دارد و برخی تغییرات برای سازگار شدن و کاربردی تر شدن برای مک اعمال شده است. آیکون سیری در سمت راست  نوار اعلانات موجود است و با کلیک بر روی آن یا از طریق عبارت Hey Siri می توانید آن را فرابخوانید.

در مقابل مایکروسافت حربه خود را در نوار وظیفه پنهان کرده است. کورتانا اکنون برای اکثر سیستم عامل‌ها(ازجمله iOS) موجود است و همین به مایکروسافت کمک می‌کند تا از طریق هوش مصنوعی هوش کورتانا را اعتلا بخشد و آن را با لهجه‌ها و گویش‌های بیشتری آشنا کند. همچنین در ویندوز هم میتوانید با گفتن عبارت Hey Cortana، کورتانا را آماده به خدمت کنید.

هر دو دستیار صوتی از لحاظ عمل به فرامین تا حد زیادی کامل هستند و به هیچکدام نمی‌توانیم خرده‌ی زیادی بگیریم، اما در تست‌های ما در ترنجی کورتانا بهتر عمل می‌کرد و نیاز به لحجه ای غلیظ برای متوجه شدن نداشت. البته این بدان معنا نیست که سیری خوب نیست، به هیچ وجه. شاید سیری با نوع گویش ما مشکل داشته است!

اما اگر بخواهیم از دیدِ طراحی به این دو دستیار صوتی نگاه کنیم طراحی کورتانا مانند بخش های دیگر ویندوز تا حدودی مدرن تر است، اما سیری  برای یکپارچه شدن هرچه بیشتر با دیگر پلتفرم های اپل و البته طراحی تاحدودی کلاسیکِ مک، ساده تر و مینیمالیستی تر طراحی شده است.

در کل هر دو دستیار صوتی هم کهنه کار هستند و به بلوغ کامل رسیده‌اند و تصمیم گیری بین انتخاب یکی از آنها دشوار است. اما اگر بخواهیم یکی را انتخاب کنیم و البته فاکتور سلیقه ونظر شخصی را هم دخالت دهیم رای ما  تا حد زیادی به نفع سیری است.

انعطاف‌پذیری سیستم عامل:

اگر بخواهیم انعطاف پذیری این دو سیستم عامل را از نظر سخت‌افزاری با یکدیگر مقایسه کنیم ویندوز برنده‌ی بلامنازع است. در مک شما گزینه‌های محدود برای خرید دارید و همچنین اگر بخواهید روی کیسی که تازه سرهم کرده اید مکینتاش را تجربه کنید به صورت رسمی راهی ندارید و مجبورید که به هکینتاش روی آورید آن هم با کلی دردسر! اما در ویندوز اوضاع به کلی متفاوت است. شما میتوانید بر روی  رزبری پای ۵ دلاری تا سرورهای قدرتمند چندین هزار دلاری خود به راحتی هرچه تمام ویندوز نصب کنید واین‌گونه است که اکنون سهم ویندوز در کامپیوتر های شخصی و رومیزی فراتر از ۹۰ درصد است این مهم نشان می‌دهد که مایکروسافت تاحد بسیار زیادی موفق بوده است.

حال نصب کردن مکینتاش بر روی کیس چندان با سیاست‌های اپل دور از ذهن نیست اما موردی دیگر که در مکینتاش صادق است، این است که شما انتخاب‌های سخت افزاری بسیار محدودی برای خرید دارید. برای مثال انتخاب مدل های مکبوک که دارای کارت گرافیک مستقل است بسیار سخت است. چون اولا در سری پرو و پانزده اینچی  کارت گرافیک مستقل موجود است و دوما قیمت آن بسیار گران است. برای مثال اختلاف کانفینگ سخت افزاری  مکبوک ایر ۱۳ اینچی  و یک لپتاپ ویندوزی هم قیمت را مشاهده کنید:

همانطور که دیدید لپتاپ ایسوس از لحاظ سخت افزاری بسیار بسیار قوی تر از مک بوک ایر است این در حالی است که این دو لپتاپ هم قیمت هستند. درست است که مکبوک ایر در رسته سبک وزن ها قرار میگیرد و لپتاپ ایسوس تا حدودی سنگین وزن به شمار می رود اما هر دو لپتاپ کاربری چند رسانه ای دارند که این ویژگی بررسی آنها را ممکن می سازد.

در بخش سیستم‌های رومیزی هم وضعیت بالا برقرار است. اگر بخواهید یک کامپیوتر رومیزی از اپل خریداری کنید دو راه دارید; یا آنکه به سمت آی‌مک ها بروید و یا ۸۰۰۰$ پول خود را برای خرید یک مک پرو کنار بگذارید که با پرازنده مجتمع Xeon خود بیشتر در رده‌های سرور به کار می‌رود. در ادامه باز هم مقایسه چند محصول ویندوزی و مکینتاش را مشاهده می‌کنید:

اما همه چیز به قدرت سخت افزاری باز نمی‌گردد. ویندوز ۱۰ به نسبت ویندوز ۸٫۱ و ۷ بی حد و حصر روان و سریع بود و توانست کاربران بسیاری را با سیستم های پایین رده به سمت خود جذب کند. اما طرف دیگر اپل قرار دارد که بهینه سازی های افراطی آن در iOS زبان‌زد است. در مکینتاش هم اوضاع بهینه سازی‌ها بر همان منوال است. به طوری که بنده توانستم با مکبوک ایر ۱۳ اینچی در برنامه ادیت فیلم اپل، Final Cut، رندر فول اچ دی در زمانی مطلوب بگیرم که موردی بسیار شگفت انگیز بود. در سیریا هم این بهینه سازی‌ها بهتر شده و تفاوت‌های هرچند ناچیز در سرعت سیستم عامل به وجود آمده است.

امنیت:

امنیت عاملی مهم برای هر دستگاهی است که ما هر روز از آنها استفاده می‌کنیم. همه‌ی ما مقدار زیادی اطلاعات مهم و خصوصی در لپ تاپ‌هایمان داریم که امنیت آنها بسیار برای ما مهم است. در این زمینه اگر بخواهیم سیریا را با ویندوز ۱۰ مقایسه کنیم برتری کامل با مکینتاش است. اگر باج افزار‌های جدید را از آمارمان حذف کنیم، شاید تعداد ویروس‌های نوشته شده برای مک از تعداد انگشتان دو دست هم کمتر باشد اما در مقابل تا دلتان بخواهد ویروس و تروجان برای ویندوز نوشته شده است. ویندوز برای بالابردن امنیت سیستم عامل خود از Windows Defender استفاده می‌کند که برای ویروس‌های پیش پا افتاده و ساده خوب است، اما برای مواردی همچون باج افزار‌ها و تروجان‌ها به هیچ وجه خوب نیست. برای همین است که اکثر کاربران ویندوز از آنتی ویروس‌های شرکت های همچون کسپرکسی استفاده می‌کنند تا سیستم خود را امن نگه دارند. اما در مکینتاش حتی اگر شما آنتی ویروس هم نصب نداشته باشید اتفاقی برای شما نخواهد افتاد و این یکی از برتری‌های شایان سیستم عامل اپل است و پیشنهاد ما این است که اگر ویندوز ۱۰ را نصب کردید حتما یک آنتی ویروس مطمئن هم برای پیشگیری از آلوده شدن کامپیوترتان نصب کنید.

تجربه بازی خوری:

تجربه خوبِ بازی خوری از یک سیستم عامل در گرو دو عامل است: سخت افزار و نرم افزار. همانظور که بالاتر ذکر کردیم لپ‌تاپ‌ها و سیستم‌های رومیزی اپل از لحاظ سخت افزاری چندان قوی نیستند و چون سخت افزار قوی و به روز یکی از ارکان اصلی بازی خوری است از این رو نمی‌توان برای بازی خوری حرفه‌ای روی آن حساب باز کرد.

اما در سمت دیگر ویندوز است و دریای قطعات کامپیوتری که با کمی دانش کامپیوتر می‌توانید آن‌ها را به یکدیگر متصل کنید و بنا به شرایط بودجه‌، بهترین و قوی ترین انتخاب را داشته باشید. پس از این لحاظ برتری مطلق با ویندوز است. البته یکی از عوامل مهم در این برتری شرکای سخت‌افزاری مایکروسافت است که موجب می‌شود تمام قطعات سخت‌افزاری تولید شده با ویندوز بیشترین هماهنگی را داشته باشند و همین عامل باعث شده تا درصد زیادی از سهم بازار کامپیوتر دست مایکروسافت و شرکایش باشد.

عامل دیگر که ذکر کردیم نرم افزار است. اکثر بازیهایی که برای پلتفرم کامپیوترهای رومیزی ارائه می شود برای ویندوز و مایکروسافت است به طوری که شاید در حدود ۲۰ درصد از بازیهای روز برای توزیع های لینوکس و مک آماده می‌شود.

اما یک عامل نرم افزاری دیگر هم وجود دارد و آن بهینه نبودن مکینتاش برای بازی است. در تست‌هایی که انجام دادیم مقدار فریم های خروجی در یک بازی یکسان با تنظیمات گرفیکی یکسان و کانفینگ برابر در ویندوز بیشتر بوده است و این مهم نشان می‌دهد که اپل چندان به بازی و بازی خور‌ها اهمیتی نمی‌دهد.

واسط خط فرمان یا Command Line Interface:

هر سیستم عاملی به طور کلی دو محیط را داراست; محیط گرافیکی که اکثرا با نام دسکتاپ از آن یاد می‌شود و محیط خط فرمان که محیطی ساده است که برای برقرای ارتباط دستی با سیستم عامل به کار می‌رود. حال چون مکینتاش از خانواده لینوکس به حساب می‌آید اکثر فرمان‌هایِ واسط فرمان لینوکس که ترمینال نام دارد در مکینتاش نیز پاسخ می‌دهند. اما محیط خط فرمان مکینتاش تا حد زیادی ایزوله است و شما در آن مانند لینوکس کاملا آزاد نیستید که هر کاری را انجام دهید و تنها کد هایی که توسط اپل تایید شده‌اند در ترمینال مک پاسخ می‌‌گیرند.

در آن سمت ویندوز ۱۰ با خط فرمان محبوب خود یعنی CMD حضور دارد که از لحاظ گستردگی کدها و کار آمد بودن تا حدودی از ترمینال مکینتاش بهتر است. اگر اپل کمی پا روی اعتقاداتش می‌گذاشت و ترمینال لینوکس رو بدون دستکاری در مکینتاش به کار می‌گرفت می‌توانست به راحتی یکی از مهم ترین ویژگی‌های لینوکس را در سیستم عامل خود بگنجاند و از طرفی رقیب سرسخت خود، ویندوز ۱۰ را در زمینه واسط خط فرمان مغلوب کند.

امکانات جانبی:

مایکروسافت ink:

اگر نامی از مایکروسافت ink در این مقاله نیاوریم بزرگترین جفا را در حق مایکروسافت کردیم. Ink که در آپدیت سالانه به ویندوز ۱۰ اضافه شد قابلیتی بسیار کاربردی است. Ink در واقع یک محیط به ظاهر جدا از سیستم عامل است که برای قلم های نوری وسایل جانبی از این قبیل ساخته شده است اما بدون داشتن این وسایل هم می‌توان ازاین قابلیت استفاده کرد. این قابلیت بدین صورت است که یک محیط کرکره‌ای در سمت راست نمایشگر شما ظاهر می‌شود و دارای قابلیت‌هایی همچون Sticky Notes، Sketchpad، Screen Sketch است  و می‌تواند  آخرین برنامه‌هایی را که از آنها استفاده کردید نشان دهد. همچنین Windows ink از برنامه‌هایی همچون آفیس، فتوشاپ، مرورگر مایکروسافت اج و برنامه‌های مسیریابی پشتیبانی می‌کند و می‌تواند به صورت یک کرکره در گوشه‌ی کناری صفحه نمایش شما قرار گیرد.

دسکتاپ‌های مجازی در ویندوز:

یکی از موارد بسیار کار آمد در ویندوز دسکتاپ مجازی است. این قابلیت شما را از خرید چند نمایشگر بی نیاز می‌کند. در واقع شما می‌توانید چند میز کار جدا از هم را همزمان و بدون ارتباط به هم داشته باشید.

کیبورد یونیورسال و همگام سازی بین دیوایس ها در سیریا:

کیبورد یونیورسال یکی از قابلیت‌هایی بود که در نسخه سیریا به مکینتاش اضافه شد. این قابلیت می‌تواند همگام سازی‌های بین آیفون و آیپد شما را با مک بیشتر کند و طرز کار این قابلیت بدین صورت است که شما یک متنی را در آیفون و آپد خود CUT و یا کپی می‌کنید، سپس آن متن در کلیپ بورد مک ذخیره می‌شود و می‌توانید از آن استفاده کنید. یکی از مشکلات چند نسخه‌ی قبلی مکینتاش باگ‌های بسیار آزار دهنده در قسمت ایردراپ بود. به طوری که وصل کردن آیفون و آیپد از طریق ایر دراپ به مک تقریبا کاری غیر ممکن شده بود اما اکنون در سیریا این مشکل تا حدودی حل شده اما هنوز هم در برخی موارد این مشکل به قوت خود پایدار است.

قابلیت دیگر سیریا آن است که با استفاده از امواجی که اپل واچ در صورت خواست شما ارسال می‌کند اگر در فاصله کمتر از ۲ متر مکبوک و یا آی‌مکتان قرار گیرید دستگاه‌تان خودکار بازگشایی و آماده به کار می‌شود.

اضافه شدن قابلیت پرداخت اپل یا همان Apple Pay که البته در سیستم های رومیزی چندان متواطر نیست، مضحک است که بخواهید پول قهوه‌یتان را در کافی‌شاپ با مکبوک یا آی‌مکتان پرداخت کنید!

همانطور که باهم خواندیم برتری مطلقی بین این دو سیستم عامل وجود ندارد و هرکدام در بخشی نسبت به دیگری برتری دارند. از طرفی دیگر طراحی این دو سیستم عامل نیز با هم متفاوت است. حال شما برای استفاده روزانه و یا حتی کاری کدام یک را انتخاب می‌کنید؟ کدام یک از این دو سیستم عامل کاربردی‌تر هستند؟